پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
4440
-
الف
+

فجر 38/ نقد فیلم سینمایی «لباس شخصی»

نقد فیلم سینمایی «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی را در این گزارش بخوانید.

 نقد فیلم سینمایی «لباس شخصی»  به کارگردانی امیرعباس ربیعی را در این گزارش بخوانید. 

به گزارش آی‌فیلم، ژانر جاسوسی معمایی یکی از ژانرهای محبوب سینمایی است. ژانری که هم در دل آن می‌توان حرف‌های زیادی را مطرح کرد و هم به دلیل ماهیت معماگونه‌اش قابلیت ایجاد تعلیق و گره‌افکنی بالایی دارد که همین امر آثار موفق مرتبط با این دسته‌ی سینمایی را تبدیل به آثاری جذاب برای مخاطبان سینما می‌سازد. البته باید توجه داشت که همین موضوع یعنی معماگونه بودن، می‌تواند در صورت رعایت نشدن درست قواعد ژانر؛ اثری کاملا معکوس گذاشته و تبدیل به ضد جذابیت شود. به همین دلیل می‌توان ژانر جاسوسی معمایی را مشابه یک شمشیر دولبه دانست که به همان اندازه که می‌تواند مخاطبش را مجذوب سازد، احتمال پس زده شدن توسط مخاطب را هم دارد.

اما «لباس شخصی» بدون شک جزو دسته‌ی نخست قرار می‌گیرد یعنی یک تریلر جاسوسی معمایی خوش ساخت که کاملا مبتنی بر قواعد ژانر پیش رفته و با وجود آنکه وام دار یک داستان واقعی است (که همین داستان هم به نوبه‌ی خود جذاب است) اما هرگز در دراماتیزه کردن این قصه‌ی تاریخی فروگذار نکرده و مجذوب جذابیت‌های ذاتی داستان منبع الهام فیلمش نمی‌شود. فیلمنامه‌ی «لباس شخصی» به جز یک سری جزییات مرتبط با قصه‌های فرعی‌، در خط سیر قصه‌ی اصلی کاملا قابل دفاع است. قهرمان فیلم کاملا زمینی است. اشتباه می‌کند، خشمگین می‌شود، قضاوت می‌کند و حتی مورد ظن و گمان همکارانش (و مخاطبین فیلم) نیز قرار می‌گیرد اما در نهایت همانند سیاوش به سلامت از دل آتش بیرون می‌آید و ماموریتش را به سرانجام می‌رساند. همینطور نحوه‌ی نمایش شخصیت ضدقهرمان‌های اثر و به خصوص ضدقهرمان اصلی یا همان آرش (ناخدا بهرام افضلی) نیز از نقاط قوت «لباس شخصی» است. نمایشی که به خوبی و به دور از یک جانبه‌گرایی صورت گرفته و حتی این ضدقهرمان‌ها را به عنوان افرادی معرفی می‌شوند که فعالیت‌های خود را براساس عقاید و بینش‌های خود انجام می‌دهند.

اما به جز تمام موارد مطرح شده، دلیل اصلی خوب بودن «لباس شخصی» این است که برای جذب مخاطب دست به هرکاری نزده و از ابتدا تا انتها به ژانر خود وفادار می‌ماند. این موضوع از آن جهت مورد توجه است که بدانیم بیشتر آثار موفقی که در این ژانر ساخته می‌شوند، چه نمونه‌های داخلی مانند «ماجرای نیمروز» و چه نمونه‌های خارجی مانند سری فیلم‌های «جیمز باند»، از قابلیت تلفیق شدن این ژانر با ژانرهایی همچون جنایی و تعقیب و گریز استفاده کرده و عمده‌ی بار گیرایی و جذب مخاطب را بر دوش این تلفیق ژانری بنا می‌نهند اما در «لباس شخصی» ما با چنین موضوعی مواجه نیستیم و از ابتدا تا انتهای اثر، پیچش‌های داستانی و گره‌های معمایی که در دل یک ماجرای اطلاعاتی ایجاد و سپس گشوده می‌شوند، بار جذابیت فیلم را به دوش می‌کشند و همین امر نیز ارزشمندی کار فیلمساز را دوچندان می‌کند.

منتقد: پوریا دارابیان
ه خ / س م

نظر شما
ارسال نظر